شرکت یول سازه بندر
چهار شنبه 15 آذر 1391برچسب:, :: 14:16 :: نويسنده : یداله ذوالفقاری
مقدمه: گاه درخشش نام بعضي از انسانها در صفحات تاريخ آنچنان است که نيازي به تورق در آن نيست. و چه نيکوست که اين درخشندگي حاکي از مثبت بودن اثراتي باشد که از آنِ انسانها باقي مانده باشد. ميرزا تقي خان فراهاني معروف به اميرکبير از جمله اين شخصيت هاست که به خاطر انقلابي که در خيلي از حوزه ها ايجاد کرد، نام خود را به صورت جاودانه در تاريخ حک کرد. زندگينامه: ميرزا تقي خان فراهاني فرزند کربلايي قربان در سال 1222 ه ق در هزاوه فراهان از توابع اراک (سلطان آباد پيشين) متولد شد. نام اصلي وي «محمد تقي» است که اسم «محمد» رفته رفته از اسم وي حذف گرديده و به ميرزا تقي خان شهرت يافت. از ايشان مهرهاي فراوان به دست ما رسيده که موارد ذيل از آن قرار مي باشد. «محمد تقي بن محمد قربان» «المتوکل علي الله محمد تقي» «لااله الا الله الملک الحق المبين محمد تقي » کربلايي قربان پدر اميرکبير در دستگاه ميرزا عيسي (ميرزا بزرگ) پدر ميرزا ابوالقاسم قائممقام، سمت آشپزي داشت. مادر اميرکبير «فاطمه سلطان» دختر استاد شاه محمد بنّا از اهالي فراهان بود. ميرزا محمدتقي خان از هوش و استعداد فراوان و کم نظيري برخوردار بود که همين امر باعث متمايز شدن ايشان از بقيه افراد ميشود. وي به همين جهت از دوران نوجواني مورد توجه ميرزابزرگ و سپس قائممقام فراهاني قرار گرفت و توانست به سمت منشيگري آن دو دست بيابد. ايشان به سرعت مورد توجه قائممقام و عباس ميرزا نايبالسلطنه قرار گرفت. زندگي سياسي: اولين تجربه سياسي ميرزامحمدتقي خان مربوط به قتل "گريبايدوف" وزير مختار روسيه در ايران مي باشد. سفر ايشان به روسيه با همراهي خسروميرزا فرزند نايبالسلطنه و هيئت همراه به منظور عذرخواهي از واقعه قتل گريبايدوف صورت گرفت. ميرزاتقي خان طي سالهاي آتي بيش از پيش در انجام امور ديواني و غيره لياقت و شايستگي نشان داد و در اواخر دوران سلطنت فتحعليشاه در دستگاه محمدخان زنگنه اميرنظام و پيشکار آذربايجان وارد خدمت شد. چند سال بعد و در 1253 ق ميرزا محمدتقي، وزير نظام آذربايجان گرديد. ميرزا محمدتقي که اينک به اميرنظام ملقب شده بود در 16 شوال 1253 به همراه ناصرالدين ميرزاي وليعهد، عازم روسيه شد و در ارمنستان (ايروان) با نيکلاي اول تزار روسيه ملاقات کرد. دومين ماموريت وي رئيس هيات سياسي ايران به ارزنةالروم براي حل اختلاف مرزي بين ايران و امپراتوري عثماني بود. در اين ماموريت که چندسالي طول کشيد، علاوه بر آشنايي با زد و بندهاي سياسي شرق و غرب با دليري خاصي توانست اختلاف مرزي را به نفع ايران پايان دهد و محمّره و اراضي وسيع طرف چپ شط العرب را که مورد ادعاي عثمانيها بود، به ايران ملحق کرد. اين اقدام و پيشنهادهاي مفيد اميرکبير، مورد عناد و حسادت حاجي ميرزا آغاسي قرار گرفت. اميرنظام که از سالها قبل با ناصرالدين ميرزا، الفت و نزديکي پيدا کرده بود پس از فوت محمدشاه مقتدرانه مقدمات و اسباب بر تخت نشستن ناصرالدين شاه را فراهم آورد و در 14 شوال 1264 سلطنت ناصرالدين شاه را اعلام کرد. اميرنظام که با آغاز سلطنت ناصرالدين شاه منصب صدراعظمي يافته بود در 22 ذي قعده 1264 علاوه بر لقب اميرنظامي به القاب اميرکبير و اتابک اعظم نيز مفتخر شد. اصلاحات امير کبير: مهمترين اقدامات اميرکبير: تأسيس مدرسه دارالفنون: مدرسه دارالفنون در زمان صدارت اميرکبير، در هفت شعبه تأسيس شد و اولين مدرسه جديد ايران بود. شاهزادههاي قاجار نخستين دانشجويان دارالفنون بودند. در دارالفنون اصول علمي جديد و دانشهاي مهندسي، پزشکي و فنون به جوانان آموزش داده ميشد و بسياري از معلمهاب آن از اروپا و به ويژه از کشورهايي چون اتريش، اسپانيا، ايتاليا و فرانسه به کار گرفته شده بودند. پس از برکناري اميرکبير، با وجود مخالفتهاي ميرزا آقاخان نوري، مدرسه کار خود را ادامه داد. انتشار روزنامه وقايع اتفاقيه: اولين شماره روزنامه وقايع اتفاقيه در سال سوم سلطنت ناصرالدينشاه قاجار در ۱۸ بهمن ۱۲۲۹ خورشيدي (برابر با ۷ فوريه ۱۸۵۱ ميلادي) و به کوشش اميرکبير منتشر شد. به دستور اميرکبير اشتراک اين روزنامه براي هر يک از افرادي که از دستگاه دولتي بيش از ۲۰۰ تومان حقوق ميگرفتند اجباري بود. در اين روزنامه، اخبار داخلي شامل خبرهاي مربوط به دربار، عزل و نصبها، اعطاي مقامها، نشانها و امتيازات چاپ ميشد. در برخي شمارهها نيز اخبار رويدادهاي شهرهاي ايران به چاپ ميرسيد. در بخش اخبار خارجي، اخبار مربوط به کشورهاي اروپايي به چاپ ميرسيد. همچنين اين روزنامه داراي صفحه حوادث نيز بود. رسيدگي به وضع ماليه: اميرکبير در دوران صدراعظمي خود با رشوه خواري به مبارزه خاست. او دستور داد دريافتيهاي بيحساب و قطع مواجب بيجهتي که از دستگاههاي دولتي ميگرفتند؛ قطع شود. وي حقوق شاه را کاهش داد و ماهانه به دوهزار تومان رسانيد و قرار گذاشت که هر ماه به او کارسازي کنند. وي مواجب بيحسابي که حاج ميرزا آقاسي برقرار کرده بود، قطع کرد. وي سروساماني به قوانين مالياتي داد و صورت عوايد و مخارج آن را تعديل کرد. تيولداراني که حق ديوان را نميدادند، امير تيول آنها را ضبط کرد. او همچنين براي ماموران دولتي حقوق ثابت تعيين کرد. اصلاحات اجتماعي: اميرکبير، دستور داد که رسم قمهکشي و لوطيبازي از شهرها و راهها برداشته شود. وي حمل اسلحه سرد و گرم را ممنوع کرد. وي قاعده بستنشيني را لغو کرد. اين کار اميرکبير، مخالفت بسياري از روحانيون را برانگيخت. سر و سامان دادن به ارتش: اميرکبير، مشق و دروس ارتشيان و تسليحات آنها و برکشيدن صاحبمنصبان بيطرف و نهادن شغل و سمت در مقابل افراد و حذف مشاغل بيفايده در نظام سازماني را پايهگذاري کرد. رسم بخشيدن مناصب بيشغل را برانداخت و معيار ترفيع صاحبمنصبان، شايستگي ايشان گشت. مهماتسازي در زمان او رشد کرد و توپريزي و باروتسازي تبريز دوباره رونق گرفت. وضع لباس ارتش مرتب و منظم شد. به دستور وي لباس سربازان از پارچه ايراني بود. اصلاح سياست خارجي: اميرکبير، دستگاه وزارت امور خارجه را توسعه داد. تأسيس سفارتخانههاي دائمي در لندن و سنپترزبورگ، ايجاد کنسولگري در بمبئي، عثماني و قفقاز؛ تربيت کادر براي وزارت امور خارجه و تنظيم دفتر اسناد سياسي از کارهاي اوست. اصلاحات مذهبي: اميرکبير، در پي منع قمهزني و اصلاح امور روضهخواني برآمد. وي نسبت به علماي مذهبي با احترام خاصي برخورد ميکرد، با اين حال ميرزا ابوالقاسم امام جمعه تهران، از جمله روحانيوني بود که به شدت به مخالفت با اميرکبير برخاست و بسياري از روحانيون ديگر نيز به همراهي با او برخاستند.
حذف القاب و عناوين: اميرکبير، القاب و عناوين فرمايشي را موجب زيانهاي اجتماعي ميدانست و در ناميدن ديگران به گفتن واژه "جناب" اکتفا ميکرد، حتي نسبت به مقام صدارت.
فرمان قتل سيدعلي محمد باب: اميرکبير، دستور داد که باب که در قلعه چهريق آذربايجان زنداني بود؛ در تبريز تيرباران شد.
فرمان قتل سالار پسر آصفالدوله: سالار والي خراسان که طرفدار تجزيهطلبي و جدايي خاک خراسان از ايران بود، در زمان ناصرالدينشاه شورش کرد. اميرکبير، سپاهياني را به خراسان فرستاد. سرانجام، امير دستور داد که سالار و همراهانش کشته شوند.
آوردن سيدصالح عرب به ايران: آقاسيدصالح در کربلا با فرستادگان امپراتوري عثماني روبهرو گرديد. وي شش روز با عثماني جنگيد تا اين که دستگير شد و سلطان عثماني به دستگير کردن وي فرمان داد. اميرکبير تلاش کرد تا سيد را به تهران برگرداند. از جمله اقدامات مهم اميرکبير پايان دادن و سرکوب شورش محمدحسنخان سالار فرزند اللهيارخان آصف الدوله در خراسان (در نوروز 1266 ق) بود. در همان حال اميرکبير ضمن نظم بخشيدن بر امور دستگاه سلطنت و حکومت و کنترلي که بر اعمال و رفتار ديوانيان، شاهزادگان، خاندان سلطنت، رجال و صاحبان قدرت و غيره اعمال ميکرد، اصلاحات گسترده اي در امور اداري کشور به عمل آورد و با ريشهکن کردن بسياري از مفاسد اداري و مالي در اداره امور کشور نظمي نو پديد آورد؛ که البته همين اصلاحات برخي از مهمترين ديوانيان و صاحبان نفوذ و قدرت را با او دشمن کرد. از ديگر اصلاحات اميرکبير بازسازي ارتش و قشون و پايهگذاري نظمي نو در نيروي نظامي کشور بود. آگاهان و ناظران امور در همان روزگار از سازمان نظامي جديدي که اميرکبير پايه گذاري کرد، سخت تمجيد و تحسين ميکنند. از ديگر اقدامات اميرکبير ايجاد چاپارخانه، تذکره خانه (اداره گذرنامه)، بناي بازار و تيمچه و سراي امير در تهران، تأسيس سازمان اطلاعاتي - جاسوسي و خبررساني و خفيهنويسي بود که در دوران صدارت او بسيار کارآمد عمل ميکرد. امير کبير همچنين تلاشهاي بسياري براي اصلاحات قضايي و به تبع آن از ميان برداشتن رسم بستنشيني انجام داد که در بسياري از موارد روندي انحرافآميز يافته بود. از مهمترين اقدامات اميرکبير تأسيس دارالفنون بود که پس از تلاشهاي بسيار در 5 ربيعالاول 1268و فقط 13 روز قبل از قتل اميرکبير افتتاح شد. اميرکبير در همان دوران کوتاه صدارت (1264─ 1268 ق) گامهاي استواري براي توسعه اقتصادي و صنعتي کشور و نيز رشد اقتصاد تجاري کشور برداشت و براي مثبت شدن تراز بازرگاني خارجي ايران تلاشهاي فراواني انجام داد. انتشار روزنامه وقايعاتفاقيه، تلاش براي ترجمه و انتشار کتب از ديگر اقدامات اميرکبير بود. اميرکبير که خود فردي مذهبي بود در ارتقاء شأن و منزلت علما و روحانيون کوشيد. بهويژه نقش برجسته اميرکبير در سرکوب شورش باب و از ميان برداشتن فتنه بابيه که با محاکمه و اعدام "سيد عليمحمد باب" به پايان رسيد، روابط اميرکبير و علماي ديني را بيشازپيش تحکيم بخشيد. وطندوستي و مخالفت شديد اميرکبير با نفوذ کشورهاي خارجي در ايران، تلاش براي برقراري عدالت و امنيت، جلوگيري از شکنجه و آزار متهمان و مجرمان، جلوگيري از پناهندگي جنايتکاران و مجرمين سياسي و غيره در سفارتخانههاي خارجي و تلاش براي قطع ارتباط جاسوسي - اطلاعاتي اتباع داخلي براي نمايندگان خارجي از ديگر اقدامات اصلاحگرانه اميرکبير در طول دوران کوتاه (چهار ساله) صدارت بود. اميرکبير که از همان آغاز صدارت سخت مورد حمايت و اعتماد ناصرالدين شاه قرار گرفته بود، در روز جمعه 22 ربيعالاول 1265 با ملکزاده خانم عزتالدوله خواهر تني شاه ازدواج کرد. تلاشهاي اصلاحگرانه اميرکبير مدتي طولاني تداوم نيافت و در حالي که سياست خارجي مستقل اميرکبير و تلاشهاي جدي او براي قطع نفوذ و دخالت روس و انگليس ميرفت تا طليعه آغاز عصر نويني در کشور شود، توطئههاي نمايندگان سياسي اين دو کشور و همگامي بدخواهان پيدا و پنهان داخلي اميرکبير با سياست بيگانگان بهتدريج موجبات رنجش و سپس نوميدي و خشم ناصرالدين شاه را از او فراهم آورده از صدارت اعظمي و ديگر مشاغل اداري و نظامياش معزول کرده و به شهر کاشان تبعيد کرد. اميرکبير، دو روز پس از عزل به کاشان تبعيد شد. اما با اين وجود، مخالفان اميرکبير در دربار، احتمال ميدادند که اميرکبير بار ديگر مورد عنايت شاه قرار گيرد و به قدرت بازگردد. بنابراين با کوشش فراوان توانستند حکم قتل وي را از ناصرالدينشاه و يا گفته اند از مادر وي مهد عليا بگيرند. حاجي علي مراغه اي (حاجب الدوله) را مأمور قتل اميرکبير کرد. اميرکبير در محرم 1268 از مقام صدارت عظمي عزل شد و در شب شنبه 18 ربيعالاول 1268 توسط حاجبالدوله در حمام فين کاشان به قتل رسيد. جسد اميرکبير ابتدا در کاشان دفن شد ولي چند ماه بعد با تلاش عزتالدوله، همسرش، به کربلا منتقل شد.
موضوعات
آخرین مطالب
پيوندها
نويسندگان
|
|||||||||||||||||
![]() |